شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۸

حضرت مهدی علیه السلام در روایات اهل سنت

بسم الله الرحمن الرحیم حضرت مهدى علیه السلام در روايات و دیدگاه علمای اهل تسنن الف:روایات در مورد امام مهدى در كتب اهل سنّت روايات زيادى وجود دارد كه ما در اين جا از برخى كتب معتبر آنان رواياتى را از نظر مى گذرانيم. 1ـ عن عبداللّه بن عباس قال: قال رسول اللّه [ صلّى اللّه عليه وآله ] إن خلفائي وأوصيائي وحجج اللّه على الخلق بعدي أثنا عشر، أوّلهم أخي وآخرهم ولدي قيل: يا رسول اللّه ومن أخوك؟ قال: عليّ بن أبي طالب قيل: فمن ولدك؟ قال: المهديّ الذي يملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً. والّذي بعثني بالحقّ بشيراً لو لم يبق من الدنيا إلاّ يوم واحد لطوّل اللّه ذلك اليوم حتّى يخرج فيه ولدى المهديّ فينزل روح اللّه عيسى بن مريم فيصلّى خلفه، وتشرق الأرض بنور ربّها ويبلغ سلطانه المشرق والمغرب(1). رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ فرمودند: جانشينان من و اوصياء من و حجّت هاى خدا بر مخلوقات خدا بعد از من دوازده نفر مى باشند اوّلين آنها برادرم و آخرين آنها فرزندم مى باشد پرسيدند: اى رسول خدا برادرت كيست؟ حضرت فرمودند: على بن ابى طالب ( عليه السلام ) سئوال شد فرزندت كيست؟ فرمودند: مهدى است كه زمين را از قسط و عدل پر مى كند بعد از آنكه از جور و ظلم پر شده باشد. قسم به خدائى كه مرا از روى حق و براى مژده دادن مردم برانگيخت اگر از عمر دنيا به جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن يك روز را آنقدر طولانى مى كند تا اينكه در آن فرزندم مهدى ظهور كند و سپس روح اللّه عيسى بن مريم پائين مى آيد و پس پشت سر او نماز مى خواند و زمين به نور پروردگارش روشن مى شود و سلطنت او مشرق و مغرب دنيا را فرا مى گيرد. 2ـ عن حذيفة رضي اللّه عنه قال: قال رسول اللّه( صلّى اللّه عليه وآله ) ا لمهديّ رجل من ولدي، وجهه كالكوكب الدرّي(2). رسول خدا فرمودند: مهدى ـ عليه السلام ـ يكى از فرزندان من است، صورت او مانند ستاره اى درخشان مى باشد. 3ـ عن حذيفة قال قال رسول اللّه [ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ] : يلتفت المهديّ وقد نزل عيسى بن مريم، كأنّما يقطر من شعره الماء، فيقول المهديّ تقدّم صلّ بالنّاس. فيقول عيسى: اما أقيمت الصلاة لك. فيصلّى خلف رجل من ولدي،(3). رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ فرمودند: مهدى ـ عليه السلام ـ مى بيند كه حضرت عيسى بن مريم از آسمان نازل مى شود گويى آب از موهاى سر او مى چكد پس مهدى ـ عليه السلام ـ به او مى فرمايد جلو بيا و با مردم نماز جماعت بخوان (يعنى امام جماعت باش) پس حضرت عيسى به او عرض مى كند آيا نماز براى تو برپا نشده است؟ پس او به امامت فرزندم مهدى نماز مى خواند. 4ـ باسناده عن أبي سعيد الخدري قال: خشينا أن يكون بعد نبيّنا حدث فَأَلْنا نبي اللّهِ صلّى اللّه عليه وسلّم فقال: انّ في أُمّتي المهديَّ يخرجُ يعيش خمساً أو سبعاً أو تسعاً ـ زيدٌ الشاك ـ قال. قلنا وما ذاك؟ قال: سنين قال. فيجيء إليه رجل فيقول يا مهدي: اعطني اعطني قال: فيحثى له في ثوبه ما استطاع أن يحمله(4). ا بو سعيد خدرى مى گويد: ترسيديم كه بعد از پيامبر اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ حادثه اى رخ دهد پس از آن حضرت سؤال كرديم فرمود: همانا در امّت من مهدى ـ عليه السلام ـ خروج مى كند زندگى مى كند پنج سال يا هفت سال يا نه سال (ترديد از زيد است) گفت: پس گفتيم چه وقت اين اتفاق مى افتد حضرت فرمودند سالهايى بعد; فرمودند: پس مى آيد نزد او مردى و مى گويد اى مهدى به من عطايى كن! پس در لباس او آن قدر مى ريزد كه نمى تواند آنها را حمل كند و ببرد. 5ـ عن أُمّ سلمة قالت: سمعت رسول اللّه [ صلّى اللّه عليه وآله ] يقول: (المهديُّ من عترتي من ولد فاطمة((5). ا ُمّ سلمه گفت از پيامبر اكرم شنيدم كه فرمود: مهدى از عترت من است از فرزندان فاطمه ـ سلام اللّه عليها ـ . 6ـ ابى سعيد الخدرى ـ رضى اللّه عنه ـ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله المهدىُّ منّى، أجلى الجبهة، أقنى الأنف يملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلما، يملك سبع سنين (6) مهدى ـ ارواحنا فداه ـ از من است پيشانى بلند دارد و بينى كشيده، زمين را از قسط و عدل پر مى كند بعد از آنكه از جور و ظلم پر شود و هفت سال حكومت مى كند. ب: ديدگاه علماى اهل سنّت اعتقاد به مهدويت، اختصاص به شيعه ندارد، بلكه بر اساس روايات فراوانى كه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)ي رسيده، علماى اهل سنّت نيز اين موضوع را قبول دارند.ولى معمولا آنان، تولّد حضرت مهدى را انكار مىكنند و مىگويند: شخصيّتى كه پيامبر اكرم از قيام او خبر داده، هنوز متولّد نشده است و در آينده تولّد خواهد يافت.شبراوى شافعى در «الاتّحاف» گويد:«شيعه عقيده دارد مهدى موعود ـ كه احاديث صحيحه درباره او وارد شده ـ همان پسر حسن عسكرى است و در آخر الزّمان ظهور خواهد كرد، ولى صحيح آن است كه او هنوز متولّد نشده و در آينده متولّد مىشود و او از اشراف اهل بيت كريم است.»ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه، ذيل خطبه 16 مىگويد: «اكثر محدّثين عقيده دارند مهدى موعود از نسل فاطمه(عليها السلام) است و اصحاب ما معتزله آن را انكار ندارند و در كتب خود به نام او تصريح كرده اند و شيوخ ما به او اعتراف نموده اند. منتها او به عقيده ما هنوز متولّد نشده و بعداً متولّد خواهد گرديد.»با اين حال، تعدادى از مورّخان و محدّثان اهل سنّت، تولّد آن حضرت را ذكر كرده و آن را يك واقعيت دانسته اند ، از جمله: 1 ـ عزّالدّين ابن اثير (متوفّاى 630) در حوادث سال 260 هجرى مىنويسد:«ابو محمّد عسكرى (امام حسن عسكرى) در سال 232 متولّد شد و در سال 260 وفات يافت و او پدر محمّد است كه شيعه او را «منتَظَر» نامند.» 2 ـ عماد الدّين ابوالفداء اسماعيل بن نورالدّين شافعى (متوفّاى 732) گويد:«على هادى (امام دهم) در سال 254 هجرى در سامرّا وفات يافت. او پدر حسن عسكرى است و حسن عسكرى يازدهمين امام از ائمّه دوازده گانه است و او پدر محمّد منتظَر صاحب سرداب است و در سال 255 متولّد شده است.» 3 ـ ابن حجر هيتمى مكّى شافعى (متوفّاى 974) در «الصّواق المحرقه» مىنويسد: «حسن عسكرى در سامرّا وفات يافت، عمرش 28 سال بود و به قولى او را مسموم كردند و از خود فرزندى جز ابوالقاسم محمّد حجّت باقى نگذاشت، عمر او به وقت وفات پدرش پنج سال بود، ليكن خدا در آن كمى سنّ، به وى حكمتِ امامت را عطا كرده بود و «قائم منتظَر» ناميده مىشود.» 4 ـ نورالدّين على بن محمّد بن صبّاغ مالكى (متوفّاى 855) گويد:«مدّت امامت امام حسن عسكرى دو سال بود. او بعد از خودش فرزندش «حجّت قائم» را باقى گذاشت كه براى حكومتِ حقّ، انتظارش كشيده مىشود. پدرش او را مخفى نگهداشته و پنهانش كرده بود و آن به علّت سختى كار و خوف از سلطان وقت بود.» 5 ـ ابوالعبّاس احمدبن يوسف دمشقى قرمانى (متوفّاى 1019) در «اخبار الدُّوَل و آثار الأُوَل» مىنويسد:«فصل يازدهم كتاب در بيان حال خلف صالح امام ابى القاسم محمّد فرزند حسن عسكرى است كه عمرش به وقت وفات پدرش پنج سال بود، ليكن خدا به وى حكمت عطا فرمود، چنان كه به يحيى(عليه السلام) داده شد، او متوسّط القامه، زيباموى، زيبابينى و گشاده پيشانى بود.»معلوم مىشود كه تولّد حضرت مهدى براى اين نويسنده و مورّخ سنّى به قدرى واضح و يقينى بوده كه حتّى به بيانِ قيافه و شمائل آن حضرت نيز پرداخته و از او به نام «الخلف الصّالح» ياد كرده است.6 ـ حافظ ابوعبدالله محمّد بن يوسف كنجى شافعى (متوفّاى 658) در «كفاية الطّالب» مىنويسد:«امام عسكرى روز جمعه هشتم ربيع الاوّل در سال 260 در سامرّا از دنيا رفت و در خانه اى كه پدرش در آن دفن شده بود، دفن گرديد، پسرش را بعد از خود گذاشت و اوست امام منتظَر.كتاب كفاية الطّالب را در اينجا تمام كرده و حالات او را در كتابى مخصوص مىنگاريم.»ناگفته نماند كه كتاب ويژه اين عالمِ سنّى درباره حضرت مهدى(عليه السلام)، البيان فى اخبار صاحب الزّمان نام دارد.7 ـ خواجه پارسا از بزرگان مذهب حنفى در كتاب «فضل الخطاب» مىنويسد:«ابو محمّد حسن عسكرى بعد از خودش جز فرزندى به نام ابوالقاسم محمّد منتظَر كه مرسوم به قائم و حجّت و مهدى و صاحب الزّمان است بر جاى نگذاشت. شب ميلاد او نيمه شعبان سال 255 هجرى و مادرش امّ ولد بوده كه نرجس ناميده شده است.» 8 ـ ابن طلحه كمال الدّين شافعى (متوفّاى 654) در كتاب ارزشمندش به نام «مطالب السَّئُول فى مناقب آلالرّسول» مىنويسد:«امّا در مناقب ابو محمّد حسن عسكرى همين بس كه بزرگترين منقبب و مزيّتى كه خدا به او داده آن است كه مهدى موعود از صلب اوست... مادرش كنِيرى است به نام صيقل و نام خودش محمّد، كنيه اش ابوالقاسم، لقبش «حجّت» و «خلف صالح» و به قولى «منتظَر» است.» 9 ـ شمس الدّين ابوالمظفّر سبط بن جوزى حنفى (متوفّاى 654) در كتاب معروفش «تذكرةالخواصّ» مىنويسد:«محمّد بن حسن بن على بن محمّد بن على بن موسى الرّضا بن جعفر بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب، كنيه اش ابوعبدالله و ابوالقاسم است. و او خلف حجّت، صاحب الزّمان، قائم منتظَر و آخرين ائمّه است. خبر داد ما را عبدالعزيز بن محمود بن بزّاز از ابن عمر گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «خارج مى شود در آخر الزّمان مردى از فرزندانم كه اسم او مثل اسم من و كنيه او مثل كنيه من است، زمين را پر از عدل مىكند، همان طور كه پر از ظلم شده باشد، اين همان مهدى است.» 10 ـ عبدالوّهاب شعرانى شافعى مصرى (متوفّاى 973) در كتابش به نام «اليواقيت والجواهر» مىنويسد:«... او از اولاد امام حسن عسكرى و تولدّش در نيمه شعبان سال 255 واقع است و او باقى مىماند تا با عيسى بن مريم(عليه السلام) اجتماع كند. و عمر شريفش تا زمانِ ما كه اكنون سال 958 است، 706 سال مىباشد.» از حضرت مهدى(عليه السلام)، مطالبى ارزنده تحت عنوان توقيعات و نامه هاى آن حضرت به نوّاب اربعه و بعضى از اَعلامِ خاصّانِ مورد اعتماد او، نقل گرديده كه در مجامع حديثى از قبيل: بحارالانوار، احتجاج طبرسى، غيبت نعمانى، غيبت شيخ طوسى و اكمال الدّين شيخ صدوق، روايت شده است. __________________________________________ 1. ينابيع الموده قندوزى: 3/295 از فرائد السمطين جوينى 2. جامع الصغير سيوطى: 2/642 ; ينابيع الموده قندوزى: 2/104. 3. ينابيع الموده قندوزى:3/264. 4. سنن ترمذى:3/343 ; سبل الهدى و الرشاد، صالحى شامى: 10/171. 5. سنن ابى داود: 2/310; (المهدى من ولد فاطمه) سنن ابن ماجه 2/1368; )هو من ولد فاطمه) مستدرك نيشابورى: 4/557 معجم كبير طبرانى 23/ 267، ميزان الاعتدال ذهبى: 2/249. 6. سنن ابىداود: 2/310; مجمع الزوائد هيثمى: 7/314، مسند ابى يعلى :2/367; تاريخ ابن خلدون: 1/314; ينابيع الموده قندوزى: 2/103. http://imamalmontazar.blospot.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا نظرات وپیشنهاد هایتان را جهت بهتر شدن مطالب بنویسید